sabghi 1402 شهریور 18 شعر

غم سه خواهر

Blog image

در این یک هفته غم این سه خواهر عمر مرا کوتاه کرد! بعید می دانم رابطه ای عمیق تر از رابطه پدر و دختر وجود داشته باشد. خار به دست پدر برود، دختر از دست می رود، وای به روزی که پدر جان به جان آفرین تسلیم کند.

پدر رفت، دختر جان داد!

**********************

اشکی که بر رخت ریخت
چون خنجری به دل زد
شوری اشک چشمت
چون زهر بر دلم زد
آن قطره چکیده
آن ریزه سریده
چونانکه سیل سنگین
بر جان و بر دلم زد
آن ناله غمینت
آن صوت پر حزینت
چون صور ناگهانی
بر پیکر زمین زد
بی رنگی غریبت
غمگینی نگاهت
آن سستی وجودت
چون دشنه ای به سر زد
درد سری که داری
قد خم هلالی
چون یک خدنگ ناگه
بر این قد کمان زد
آن سرخی و حرارت
آن گرمی دو دستت
چون یک تنور پر نار
آتش به پیکرم زد
آن گیسوان درهم
آن ابروان پر خم
آن خشم بی هیاهو
شلاق بر کمر زد

اسلامشهر – ۱۸ شهریور ماه ۱۴۰۲ – ساعت ۲۳