بدن کم طاقت
این بدن کم طاقت کشش کمی دارد و تقریبا بیشتر اوقات جا می ماند بخصوص برای من که روحی همیشه در حالت پرواز و دیوانگی دارم. هرچند که فیل هم باشه با این روش من از پای درخواهد آمد.
این بدن طاقت این روح ندارد
جسم من فرصت نستوه ندارد
هر چه روحم به سر کوی و گذر پران است
این تنم همچو اسیر نگران جاه ندارد
این روان پر از همسفران کوله بر پشت
باز در راه رسیدن به وطن یار ندارد
این صراحی تن من شده پا پیچ روانم
آنکه یک دم سر همراهی با یار ندارد
من پی زندگی نوح و بلندای دراز عمرم
این بدن طاقت یک دوره کوتاه ندارد
عاجز و دربدر و مفلص و بی نا و رمق
این تن و این جسدم بال به پرواز ندارد
تن بیچاره که گشته است در این من مدفون
عاقبت کار بجز حسرت و اندوه ندارد
شعر بدن کم طاقت – سه شنبه ۱۹ دی ماه ۱۴۰۲ تهران