اینجا و آنجا
آیا در همه جای دنیا اینجا و آنجا داریم؟ واقعا نمی دانم چرا مردم این دیار باید این همه سختی و رنج و عذاب را تحمل کنند. آیا همه جای دنیا همین است و ما فقط اینجا را می بینیم. به نظر اینطور نمی رسد.
در این دنیا ندیدم من بغیر از سختی و حرمان
چرا باید تحمل گردد این باران درد و سیل نا فرجام
چرا من
یا چرا آن آدم دیگر
مگر آدم چه فرقی دارد اینجا
با هزاران زنده دیگر
در این دنیا
چرا باید به دنیایی بیایی و
غم و
درد و
تن رنجور و
اندوه و سکوت و
شیون و ضعف و
شکست آن غرور و
صدهزاران زهر جان را
بر تن پوسیده خود برکشی
تا پر کنی حجمی به حد یک شکم در روز؟
مگر چند است خرج روز یک آدم؟
چرا با این من دنیا،
نگشته مشورت
بلکم دگر اینک
نبودم من در این دعوا !!!!!!!!!
چرا در این کم عمرم
نباید من کنم شادی
بجای آن غم و
این درد و وان داغ مداوم
غمم هر لحظه افزون است
تنم کم قطر و
دردم بس دراز و
ناله ام کور است
تمام عمر باید بر جواب دیگران باشی در این دنیا
در آخر هم تو باید پر کنی انبان خود را
بهر پاسخ بر کریم هر دو تا دنیا
شعر اینجا و آنجا – تهران، دوشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۲ – ساعت ۱۸