جنگجوی خجل
همیشه به تنها کسی که مدیونم، خودم هستم. تا توانستم برای دیگران و اهدافشان جنگیدم و از این جنگ و جانفشانی ناراضی نیستم.
تمام زندگی را سخت رنجیدم
پی آرامش دیگر کسان
من سخت کوشیدم
ندانستم که در آخر نباشد
جز غم و تنهایی و حرمان از آن افراد
که من با سوزشی از جان و دل دادم
خوشی و شادمانی
بهر جان هاشان
همان غمگین دلان دیر و
این خوشحال روحان همین دوران
مرا تنها رها کردند با
آن ارث و درد و سوزش جان سوز
منم تنها در این دنیا
به امید خدایی که خودش تنهاست
نه اینکه من بدم چون او
ولی دلخوش کنم خود را
که هستم سایه ای از او
۲۷ بهمن – تهران – ساعت ۲۳:۳۰