مسعود 1402 آبان 20 شعر

دید و بازدید

Blog image

وقتی عزیزی را از دست می دهید دیگر دید و بازدیدی در کار نیست. انگار که هر کسی او را در هر جایی می بیند. همه پیام می دهند که او را در خواب یا گاها بیداری دیده اند اما رفتن و دیدن او انتظاری است که دیگر برآورده نخواهد شد مگر در خواب.

آمدم بر دیدنت حاجی چرا تو نیستی؟
جایگاهت هست اما کو صدایت نیستی
در بهشتی یا ز خانه بر حریری یا حصیر
من بمانم منتظر ،تو در حریم کیستی؟
گفته بودی هر کجا باشم تو می آیی برم
آمدم بهر تو اینک، در کنار کیستی؟
کو‌نگاهت کو صدایت پس کجا باشد تنت
من به شدت منتظر بهر شفاعت، نیستی
عاقبت گشتی اسیر خاک با آن پیکرت
میکنی پرواز با روحت اگر چه نیستی
من بدنبال تو ام در زندگی یا توی خواب
تو کجایی این زمان ها تو به باد کیستی؟
تو بیا بهر غم من کن دعایی پر اثر
تا بدانم همدمی دارم اگر چه نیستی

دید و بازدید شعر مسعود صبغی

شعر دید و بازدید – دوازدهم آبان ماه دارالسلام اسلامشهر – ۵ عصر