خواهر
خواهر داشتن برای من همیشه یکی از عوامل شادی و خوشحالی بوده و هست. پنج خواهر دارم که دوتای آنان به سفر رفتند. عمرشان دراز که هستند و روح شان شاد که رفتند.
خواهری دارم چو برگ گل ظریف و دیدنی
داده است من را خداوند پنج فصل دیدنی
من ندانستم که پاییز و زمستانم چه زود
می رسند و می برند از من امید از هر چه بود
هست خواهر جای مادر بهر آن صاحب دلان
صد دو صد حیف از خزان زود هنگام جهان
وای از این دنیای بی عهد و زمان عمر کم
وای از آن روزی که باشد عمر تو بیش از نعم
عمر ، که ، گردد دراز گویی تو باید سرکشی
جام زهری سخت تلخ از رفتن هر نوگلی
بارالهاها من ندارم طاقتش دیگر مگیر
نوگلی دیگر زمن تا من ننوشم جام زهر