برف و مستی
برف و مستی در یک هوای برفی و به یاد یاران سروده شد. گاهی اوقات یاد دوستان و عزیزان دلتنگ تان می کند و با یاد انها آرامش میگیرید.
برف دارد آسمان اندازه دلهای مست
مست از می های خوبان نه سبو داران پست
کاش میشد بودمی یکدم میان همدلان
تا شوم من مست لایعقل ز بوی خوشدلان
دوستانم، نازنین یاران، عزیزان، ای یلان
هرکجا باشم شوم سرمست و شاد از یادتان
هر زمانی را که من از یادتان غافل شوم
هان بدانید آن زمان در رنج و در بیماری ام
دوستان یادم کنید آن دم که من هم رفته ام
با سبوی عشق از میخانه و ساقی و جام
من نخوردم می ولی مستم چنان از یادتان
کرده اند بیرون مرا از جمع شان آن زاهدان
سرخوشم از یادتان من دلخوشم با نامتان
پر کنید یک جام دیگر جای این بد نامتان